خبرگزاری حوزه | در رابطه با هلیا تحلیلهای متعددی را خواندم. شاید بتوان گفت وجه اشتراک تمامی آن تحلیلها این بود که اکثر نویسندگان، کمترین درصد خطا را به هلیا و بیشترین درصد را به عوامل دیگر داده بودند.
از تاثیر فضای مجازی گرفته تا نحوهی تربیت والدین، از ناکارآمدی مدیران فرهنگی تا معضلات اقتصادی و سیاسی، از نظام بیتفاوت آموزشی تا ساختار به دردنخور آموزش و پرورش همه و همه هر کدام سهمی را در این جریان از آن خود کردهاند.
اگرچه کسانی که در صدد آسیبشناسی معضلات جامعه برمیآیند اهل دغدغهاند؛ اما آنچه امروز ضروری به نظر میرسد آسیبشناسیِ آسیبشناسان است .
گویا خود قضیهی بررسی عوامل و آسیبشناسی کردن یک موضوع امروز نیازمند بازبینی و آسیبشناسی است.
طبیعتاً وقتی جریانی مورد تحقیق قرار میگیرد باید تمامی علتهای قریب و بعید آن مورد رصد واقع شود و به هر کدام به اندازهی اثرگذاری، سهمی واگذار گردد .
مهمترین ویژگی انسان اراده و اختیار اوست. انسان به واسطهی قدرت تعقل و تفکر، توان انتخاب و گزینش دارد.
درست است که عوامل مختلف در نوع انتخاب انسان موثر است؛ اما نباید توجه بیش از اندازه به عوامل بیرونی، انسان را از اثر عامل درونی یعنی حق انتخاب و اختیار غافل کند.
متاسفانه امروزه به دلیل مشکلات متعددی که در جامعه شاهدیم، به محض بروز خطا و مشاهدهی ناهنجاریهای اجتماعی از سوی جوانان و نوجوانان، سریعا تمامی ذهنها به سمت پیش زمینههای بیرونی آن ناهنجاری معطوف میگردد و توجه بیش از اندازه به پیش زمینهها جوانان و نوجوانان امروز را افرادی مسلوب الاراده معرفی میکند واین باعث میشود تا نوجوان ما در برابر خطا جسور شده و مسئولیت پذیر نباشد.
به دیگر سخن، او همواره دلایل دیگری خارج از وجود خود را عامل خطایش میداند و همیشه دنبال چیزی میگردد تا او را مقصر جلوه دهد و البته که آسیبشناسی برخی از آسیبشناسان نیز به او در رسیدن به این هدف کمک مینماید.
آسیب شناسان باید بذر تردید را در دل نوجوان بکارند تا حداقل ذرهای به خودش و انتخابش شک کند و از خود بپرسد که چرا من چنین کاری انجام دادم؟!
تحلیلها باید قدرت انطباق صحیح علت و معلولهای حقیقی را به نوجوان تزریق نمایند نه اینکه قلدری را در وجودش تثبیت کنند.
گویا دنبال مقصر گشتن برای خطاها، بخشی از هویت جمعی ما ایرانیان است. وقت آن است تا بدین باور برسیم که بار سنگین اصلاحات را از دوش فرد برداشتن و نهادن آن در متن اجتماعی نمیتواند زندگی اجتماعی ما را اصلاح کند.
ما قبل از ایجاد تحولات عظیم در ساختار فرهنگی، نیازمند تحول عظیم در ساختار درونی خویش هستیم. تا زمانی که مسئولیت خطای خود را به عهده نمیگیریم هیچ عاملی نمیتواند منجر به دگرگونی حیات جمعی فرهنگی ما شود. تنها روزنهای که بتواند اندک نور امیدی بر گوشههای تاریک اتاق زندگی اجتماعی ما بتاباند، قدرت پذیرش خطا و القای اصل خطاپذیری به دیگران است.
زهرا ابراهیمی، مدیر گروه نویسندگی صریر